وقتی به پتروشیمی خارک رفتم رئیس کارخانه آقای مهندس هنسن آمریکایی شخصاً به فرودگاه آمد و مرا با خودش برداشت و دور جزیره چرخاند و با هم ناهار خوردیم. بعد مرا به رئیس بهرهبرداری وقت معرفی کرد. این رفتارها و ارزش قائل شدن در بدو ورود من به جزیره در روحیه من به عنوان یک تازهوارد تأثیر زیادی داشت و میتواند در تعلق نیروهای تازه استخدام نسبت به کارشان در سازمان تأثیرگذار باشد.
در دوره کاریام در خارک و زاگرس با ده مدیرعامل همکاری داشتم و تأثیرگذارترین آنها در پتروشیمی خارک آقای معظمی بود. بعد از گذراندن دوره کارآموزی و کار در واحدهای مختلف مجتمع پتروشیمی خارک به سمت رئیس نوبتکاری منصوب شدم. پنجاه درصد سهام شرکت سهامی شیمیایی خارک (پتروشیمی خارک) در آغاز انقلاب مربوط به شرکت آمریکایی آماکو بود. شرکت آماکو برای گرفتن سهام خود 350 میلیون دلار بابت 50 درصد خود مطالبه کرد. کار به دادگاه لاهه کشید، برای اثبات فرسودگی کارخانه و کاهش مبلغ مورد درخواست شرکت آمریکایی، تلاش زیادی برای تهیه اسناد و مدارک لازم دال بر فرسودگی دستگاهها برای ارائه به دادگاه لاهه به کمک همکاران کردیم که در نتیجه آن ادعای آمریکا برای پنجاه درصد سهام به کمتر از یک پنجم کاهش داده شد. شرکت صنایع پتروشیمی با این مبلغ سهام شرکت آمریکایی را خرید و از همان زمان کلیه سهام این شرکت متعلق به ایران شد.
در دوران جنگ تحمیلی علاوه بر تأمین آب و برق، کارهای تعمیرات اساسی واحدهای مجتمع خارگ را با تأمین نیروهای تعمیراتی از پتروشیمی رازی آغاز کردیم. برای جلوگیری از خوردگی، داخل ظروف، برجها، مبدلها و خطوط لوله مخازن نیاز است که داخل آنها رسوبزدایی و اکسیژن زدایی شود و بهترین ماده برای این کار نیتروژن است که در جزیره تولید نمیشد. البته همان زمان توصیه شد که از آهک آب ندیده برای جذب رطوبت استفاده شود که مشکلات خاص خودش را داشت و با جذب آب حجمش زیاد و به صورت پودر داخل دستگاهها میریخت. برای رفع این مشکل من پیشنهاد استفاده از خشککنندههای پروپان را برای خشک کردن هوا ارائه و تغییرات کابردی لازم برای بهرهبرداری از آنها انجام دادم. سپس کلیه برجها، ظروف، مبدلهای حرارتی، مخازن و خطوط لوله از فلات قاره تا اسکله بارگیری را تحت فشار هوای خشک نگهداری کردیم. به کمک کارکنان زحمتکش پتروشیمی خارک با تلاش و کوشش فراوان با توجه به شرایط جنگی به گونهای تعمیرات و نگهداری دستگاههای مجتمع انجام داده بودیم که هر آن آماده راهاندازی واحدهای مجتمع با قطع جنگ بودیم.
به مجرد پذیرش قطعنامه در مرداد 1367 با نیروی انسانی اندکی که در اختیار داشتیم با تلاش و همت کارکنان پتروشیمی خارک کارخانه را در 2 فاز، فاز اول تولید گوگرد و فاز دوم تولید گاز مایع پروپان و بوتان و گسولین، راهاندازی کردیم.