گردش شغلی
گردش شغلی یکی از مهم ترین جنبه های کار سازمانی است. بسته به اینکه گردش شغلی به چه نحوی انجام می شود ممکن است به مهارت های مختلفی از کارگران (چند مهارتی) نیاز باشد یا نباشد، و ممکن است که توسط مدیریت یا توسط خود کارگران (به صورت مستقل) کنترل شود.
در مطالعات مختلف ثابت شده است که گردش کاری برای رفاه کارگران بسیار موثر است و مخصوصا سیستم های چند مهارتی مستقل نیز موجب انگیزش بالاتر کارگران و نیز عملکرد بهتر سازمان ها می شود.
درصد کارگرانی که در صنعت پتروشیمی در یک سیستم بدون گردش کاری کار می کنند تفاوت چندانی با متوسط اتحادیه اروپا ندارد (۵۳%)، اما بستگی بسیار زیادی به اندازه محل کار دارد (نمودار ۱).
نمودار ۱- فراوانی گردش کاری به تفکیک اندازه بنگاه
در شرکت های کوچکی که در صنعت پتروشیمی فعال هستند (۷۸%) هیچ گردش کاری وجود ندارد، این درصد به طور قابل توجهی بسیار بالاتر از متوسط شرکت های کوچک در اتحادیه اروپا یعنی ۶۰ درصد است. میزان عدم وجود گردش کاری به نسبت افزایش سایز بنگاه اقتصادی افزایش می یابد: به طوری که در بنگاههای اقتصادی کوچک و متوسط (۵۵%) بالاتر از متوسط در اتحادیه اروپاست (۵۰ درصد)، این در حالی است که نسبت گردش کاری در بنگاههای پتروشیمی با سایز بزرگ نسبت به متوسط اتحادیه اروپا بسیار پایینتر است.
برعکس، رواج چند مهارتی کنترل شده توسط مدیران همراه با افزایش سایز بنگاه افزایش می یابد: این موضوع در بنگاه های پتروشیمی بزرگ به طور قابل توجهی رایج است (۴۲%) و بالاتر از نرخ متوسط در اتحادیه اروپاست (۳۳%)، همین روال را در بنگاه های پتروشیمی کوچک نیز می توان دید.
مدیریت زنان
صنعت پتروشیمی یک بخش تحت تسلط مردان است، اما درصد کارگرانی که گزارش کرده اند که رئیس آنها زن است (۱۶ درصد) خیلی کمتر از نسبت زنان است که در این صنعت کار می کنند (۳۶ درصد)؛ ضمن اینکه از نرخ متوسط اتحادیه اروپا نیز بسیار پایین تر است (۲۸ درصد).
مهارت ها و آموزش
به طور کلی اکثر کارگران شاغل در صنعت پتروشیمی می گویند که مهارت های فعلی آنها به خوبی با وظایفشان مطابقت دارد (نمودار ۲).
در همه بخش های صنعت پتروشیمی، مانند اتحادیه اروپا، تعداد کارگرانی که گزارش کردهاند برای شغل شان بیش از حد ماهر هستند بیشتر از کسانی که گفته اند کمتر از نیاز شغلی شان ماهر هستند، این الگو تقریباً در همه گروه های سنی یکسان است.
نمودار ۲- تطابق مهارتها و مشاغل به تفکیک جنسیت و سن
اگرچه به طور کلی احتمال اینکه کارگران شاغل در صنعت پتروشیمی بیش از حد ماهر باشند، در مقایسه با متوسط اتحادیه اروپا، بیشتر است.
از آنجایی که سطح تحصیلات نیروی کار شاغل در بخش پتروشیمی بسیار بالاست، این واقعیت که اکثر کارگران شاغل در این صنعت بیان کردهاند که کمتر از حد برای شغل فعلی شان ماهر هستند، احتمالاً عواقبی را برای صنعت پتروشیمی به همراه خواهد داشت زیرا مشاغل این صنعت نیازمند مهارت بسیار بالایی هستند.
به طور کلی، هم زنان و هم مردان شاغل در صنعت پتروشیمی سطوح بالاتری از آموزشهای حین خدمت که توسط کارفرما پرداخت شده است را نسبت به متوسط اتحادیه اروپا گزارش کرده اند (نمودار ۳).
نمودار ۳- آموزش های حین خدمت که هزینه آن توسط کارفرما پرداخت شده است به تفکیک جنسیت و سن
این اختلاف به ویژه در بخش پتروشیمی در میان کارگران جوان به خصوص زنان بیشتر رایج است. درصد کارمندانی که تجربه آموزشهای حین خدمت پرداخت شده توسط کارفرما را داشته اند با افزایش سن کاهش می یابد.
نماینده کارمندان
اطلاعات بسیار اندکی در مورد نمایندگی کارمندان به صورت رسمی وجود دارد. در مطالعهای که در همین مورد انجام شده است از کارمندان پرسیده شده است که آیا نمایندهای در شرکت محل کار آنها وجود دارد و آیا کارمندان در یک سال اخیر مسئله و مشکلی را با نماینده خود مطرح کردهاند.
نمودار ۴ پاسخ های ترکیبی به این سوالات را نشان می دهد (نماینده کارمندان زمانی در دسترس در نظر گرفته می شود که یا در محل کار حاضر باشند یا زمانی که مشکلی پیش می آید حضور داشته باشند).
نمودار ۴- وجود نماینده کارمندان در محل کار به تفکیک اندازه محل کار
همانطور که در نمودار ۴ مشاهده می کنید ۷۳ درصد از کارمندان در صنعت پتروشیمی گزارش کردهاند که نماینده آنها در محل کارشان حضور دارد، که این در مقایسه با ۵۲ درصد کارگران در اتحادیه اروپا رقم بسیار بالاتری است. مانند اتحادیه اروپا، گزارش وجود نماینده کارمندان همراه با افزایش اندازه محل کار افزایش یافته است.
محیط روانی و فیزیکی
استقلال شغلی و شدت کار
محیط روانی و فیزیکی به شدت بر روی رفاه کارگران تاثیر می گذارد.
بر اساس مدل تقاضای شغل و کنترل شغل آمریکایی کاراسک روانشناس (۱۹۷۹)، احتمال اینکه کارگران تحت فشار کاری قرار بگیرند در حالی که انتظارات از آنها به شدت بالاست ولی محدودیت های کنترلی شدیدی نیز بر آنها اعمال می شود بسیار بیشتر است.
نمودار ۵ احتمال اینکه کارگران در صنعت پتروشیمی از استرس های ناشی از فشار کار رنج ببرند را نشان می دهد. گروههای کارگران در طول دو محور نشان داده شدهاند: استقلال شغلی و شدت کار.
نمودار ۵- توضیح گروه های کارگری به تفکیک سطوح متوسط استقلال شغلی و شدت کار
متوسط های مربوط به کارگران مرد بالاتر از ۵۰ سال در محل های کاری کوچک در صنعت پتروشیمی در یک چهارم سمت چپ پایین نمودار نشان داده شدهاند. این کارگران که اکثرا در «مشاغل منفعل» مشغول فعالیت هستند، ویژگی اصلی شان سطوح نسبتاً پایین شدت کار و سطوح نسبتاً پایین استقلال شغلی. ریسک مربوط به استرس ناشی از کار در این نوع مشاغل بسیار پایین است، اما ریسک خستگی از کار و انگیزش پایین در این نوع مشاغل بسیار زیاد است، به این دلیل که مشاغل این گروه چندان هیجان انگیز نیستند و چالشی را برای فرد ایجاد نمی کنند.
یک چهارم چپ بالا در صنعت پتروشیمی خالی اسست. کارگرانی که در این گروه قرار میگیرند «فشار کاری کمتری» دارند، ویژگی های مهم این گروه از کاربران سطوح پایین شدت کار و سطوح بالای استقلال شغلی است. این کارگران ریسک ناشی از فشار کار کمتری را متحمل می شوند و در مقایسه با کارگران منفعل، با ریسک کاهش انگیزه نیز مواجه نیستند.
یک چهارم بالای سمت راست نمودار شامل متوسط ها برای کارگران مرد گروه سنی ۳۵ سال به بالا در شرکت های بزرگ، زنان کمتر از ۵۰ سال در شرکتهای بزرگ و مردان بین ۳۵ تا ۴۹ سال در شرکتهای کوچک در صنعت پتروشیمی است. کارگرانی که در این گروه قرار می گیرند صاحب «مشاغل فعال هستند» که سطوح با نسبتاً بالایی از شدت کار و همچنین سطوح بالایی از استقلال شغلی را تجربه می کنند. اگرچه مشاغل آنها بسیار پر تنش است و انتظارات بالایی از آنها وجود دارد، استقلال لازم را برای انتخاب روش انجام کار دارند و چالش اصلی شان این است که بهترین خودشان را عرضه کنند.
سرانجام گروهی که بیشترین مشکلات را دارد گروهی است که در قالب «فشار کاری» از آن یاد می شود و در یک چهارم سمت راست پایین قرار دارد، این گروه شامل همه مردان زیر ۳۵ سال هم در شرکتهای کوچک و هم در شرکت های بزرگ و نیز زنان بین ۳۵ تا ۴۹ سال در شرکتهای کوچک می شود. ویژگی اصلی شغلی آنها این است که شدت کار آنها از سطوح متوسط بالاتر است ضمن اینکه استقلال کمتری نسبت به سطح متوسط دارند. این کارگران ریسک تجمع سطوح بالایی از فشارهای حل شده در آنها وجود دارد، که میتواند منجر به سطوح غیر سلامت استرس و در نتیجه بیماری های مرتبط با استرس مانند بیماریهای قلبی و سلامت روانی شود.